به دنبال چتری برای برگریزان گاه به گاه زندگیم. از کنار کوله بار خاطراتم که می گذری. تلنگری می زنی بر آن. مبادا خاطراتم گم شوند! من آنها را خیلی دوست دارم. رقص کنان در آغوش گرفتم. قطره ای را که از چشم فرشته افتاد. بال هایم را قرض گرفت. خواستم ببینم زمینی شدن چه مزه ای دارد. حالا سالهاست که زمین گیر شده ام. خداحافظی بوق و کرنا نمی خواهد.

این را در وبلاگ بنویسید! 8207;در Twitter به اشتراک بگذارید. 8207;در Facebook به اشتراک بگذارید. تکذیب ادعای نماینده دولت ایران مبنی بر اشتغال به کار کارگران اخراجی نیشکر هفت تپه و اعتراض به اخراج و تعقیب قضایی این کارگران. کارگر خدماتی شهرداری بوشهر با سوزاندن خود به زندگی اش پایان داد. این را در وبلاگ بنویسید! 8207;در Twitter به اشتراک بگذارید.

زندگي از بهر من مطلوب نيست. دل ميان سينه غرق خون شد. هيچ کس مجنون اين ليلا نشد. شوهري از بهر من پيدا نشد. غم ميان سينه شد انباشته. بوي ترشي خانه را برداشته! مادرش چون حرف دختش را شنفت. دخترم بخت تو هم وا مي شود. غنچه ي عشقت شکوفا مي شود. غصه ها را از وجودت دور کن.